هیئت پیاده روی حضرت رقیه (س) روستای ده زیار فردا صبح به طرف حرم مطهر حضرت بی بی (س) خواهر حضرت امام رضا (ع) به یاد قافله سالار حضرت امام حسین (ع) و بی بی سه ساله ی آن حضرت حرکت می کند .
حدود ساعت 3:30 بامداد (روز قبل از اربعین ) یادمان قافله ی حسینی
پیر و جـوان و حتی کودکانی را می بینیم که عـزم سفر کرده اند ، بـه
کجا چنین شتابان ، با این همه عَلَم و پرچـم و بیرق عـزا ، از چهـره ی
آنان معـلوم است کـه هـر کـدام حـاجت و دردی در سـینه دارنـد که
نمی توان به هیچ کس مگر به سه ساله ی حسین (ع) گفت . حـرکت
آنان ما را به یاد چیزی جز قافله ی شام نمی اندازد ، قافله ای که در آن سجاد (ع) بود ، زینب (س) بود ، رقیه(س) بود ، که با پای برهنه و پرآبله ، پا به پای شتران حرکت می کردند ، چه غمی دارد زینب ؟ چه دردی دارد رقیه ؟ که حتی صدای زنگ شتران نیز نمی توانست تسلی دل اولاد پیغمبر (ص) باشد .
در ساعات اولیه صبح و در آن هوای نیم تاریک بچه ها با پای برهنه به سوی مقصد خویش رهسپارند ، آری در بین اینان قلب های پاک و معصوم کودکان را می شود بهانه قرار داد تا شاید حضرت بی بی به ما نظر افکند ، ساعت 4 عصر هیئت آرام آرام به حرم حضرت بی بی نزدیک می شود هر کدام را که می نگرم خستگی در چهره هایشان خود نمایی می کند و لنگ لنگان این راه باقیمانده را می پیمایند تا خود را به این مکان مقدس برسانند بالاخره نزدیک غروب آفتاب هیئت داخل حرم می شود ، با عزاداری پیاده روی 40 کیلومتری از حرم تا حرم را به پایان می رسانند .