ارزشهای اجتماعی در هر جامعه عبارت از زنجیرهای از بایدها و نبایدها در زمینه روابط اجتماعی انسانها است که در طول زمانها و بنا به مقتضیات اجتماعی هر منطقه سازمان یافته است. این ارزشها به میزان بهرهمندی از شرایط مطلوب یا نامطلوب سیاسی ـ فرهنگی و اجتماعی متفاوت بوده و در تعیین و ترکیب آنها عواملی مانند استقلال سیاسی و فرهنگی، روابط اقتصادی و حتی شرایط اقلیمی و جغرافیایی حضور داشته و بهرهمندی از عامل مهم اعتقاد به ادیان الهی و یا خرافی در جهتگیری شکل و ساختار هر یک از عوامل یاد شده، تعیین کننده بوده است.
گفتنی است، حضرت زهرا (س) درجامعهای متولد میشوند که فاقد هر یک از عوامل مهم برای شکلگیری یک نظام ارزشمند در تعیین ارزشهای اجتماعی است، به نحوی که به اقرار تاریخنگاران و پژوهشگران در تعریف از عربستان قبل از اسلام، آنرا جامعهای بدوی و عاری از ارزشهای انسانی دانسته است که نظام ارزشی آن مبتنی بر خرافه و خرافهپرستی است، زنده ماندن در پناه کشتن دیگران، فخرفروشی بر یکدیگر و گورهای مردگان، دختران را در نخستین دم حیات زنده به گور سپردن و دیگر ضدارزشهای انسانی را که به صورت ارزشهای اجتماعی شکل یافته و در جان و روح مردم آن سرزمین خانه گزیده است.
مردم نیز متعصبانه در ادامه این شیوه از حیات با گذشت زمان و به قدرت معجزه کلام خداوند و اسوه حسنهای که از سوی ذات اقدساش مأمور و سفیر نجات این مردم است، معماری اولین اجتماع اسلامی به رهبری رسول اکرم (ص) به دست اینان میسر میشود، در این اجتماع حضرت زهرا (س) الگوی سنتشکنی است، سنتهای غلطی که تنها خاص جاهلیت قدیم نیست، بلکه در جاهلیت مدرن عصر حاضر نیز با رنگ و بویی دیگر جلوهگر است.
آن حضرت الگوی سنتشکنی پیامبر (ص) در بیحرمتی و بیتوجهی به شخصیت دختران و زنان است، در عصری که دختران زنده به گور میشوند. حضرت زهرا (س) دستانش بوسهگاه رسولالله است. در حالی که بیپسران با داشتن فرزندان دختر ابتر شناخته میشوند، فاطمه (س) کوثر است. بیتوجهی و بیعلاقهگی آن حضرت به زرق و برق دنیا و دلسپردگی به تجملات و سادهزیستی آن حضرت (س) و اصرار پیامبر به آن از دیگر سنتشکنیهایی است که زنان عصر حاضر از هر زمان دیگر به آن نیازمندترند.
ازدواج حضرت زهرا (س) یکی دیگر از الگوهای سنتشکنی است. حضرت زهرا (س) نه تنها الگوی سنتشکنی است، بکله بنیانگذار تغییر دهنده محور ارزشهای اجتماعی برای زنان نیز بهشمار میرود، آنگونه که از آیات و روایات استفاده میشود، حرکت و موضعگیری معصومین و اهلبیت (ع) حرکتی تکاملبخش و جاری در زمانها و مکانها است و مختص به عصر و زمان خاصی نیست. از آنجا که لازمه تکامل انسان ارتقاء جهتگیری هماهنگ با شرایط اجتماعی و تاریخی است، لذا نقش حرکت معصومین و اهلبیت (ع) در تغییر محور ارزشهای اجتماعی و تکامل آن تعیین کننده جوامع مسلمان است.
بنابراین لازم به ذکر است، حضرت زهرا (س) اولاً به عنوان زن مسلمان تربیت یافته در دامن اسلام و مکتب وحی و همچنین حضور ایشان در خانهای که جبرئیل امین در آن حضور مییافت و پیام خداوند را قرائت میفرمود و ثانیاً الگوی زنان مسلمان به جهت درجات کمالات روحی آن حضرت و تقرب ایشان به ذات اقدس باریتعالی به میزانی که زنی دیگر را یارای رسیدن به آن درجه نیست، تعیینکننده محور ارزشهای اجتماعی است که زنان مسلمان میتوانند بر حول این محور حرکت تاریخی باشند.
در بررسی هر چه بیشتر نقش حضرت زهرا (س) در تغییر محورهای اجتماعی لازم است به بررسی جنبههای مختلف آن پرداخته و از ابعاد دیگری آنرا بررسی کرد. نقش حضرت زهرا (س) در تغییر محور ارزش از بعد سیاسی، نقش حضرت زهرا (س) در تغییر محور ارزشهای اجتماعی از لحاظ فرهنگی و نقش حضرت زهرا (س) در تغییر محور ارزشهای اجتماعی از نظر اجتماعی.
این نکته حائز اهمیت است که نقش سیاسی حضرت زهرا (س) به دو برهه از سرنوشت اسلام قابل تقسیم است: 1 - زمان حیات حضرت رسول (ص) 2 - پس از رحلت پیامبر (ص). گفتنی است، موضعگیری حضرت زهرا (س) مبنی بر پایدار ماندن بر بیعتی که در زمان حضرت رسول (ص) صورت گرفته بود و روبهرو شدن با صدمات و رنجهایی که بر این پایداری متحمل شدند، بخش دیگری از شاخصه دوم از زندگی سیاسی آن حضرت پس از رحلت پیامبر (ص) است.
حوادث آینده نه چندان دور، دلیل نگرانیهای حضرت زهرا (س) و دلایل جهتگیری و موضعگیریها و افشاگریهای حضرت زهرا (س) را بهتر و بیشتر روشن میکند و خود که نیازمند مراجعه به انبوه اسناد تاریخی و جریانات سیاسی آن روزگار است.